آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات آریسا

عکسای جا مونده از برف و یه سری عکس

سلام دختر یکی یدونه ی خودم خوبی مامانم ؟ ایشا... الان که داری این پست رو میخونی لبت خندون باشه عزیییییزم مامانی هیچوقت غمتو نبینم دختر قشنگم ... آریسا جونم ؛ مامانیی بهت گفته بودم که عکسای جا مونده از  برف و برات بزارم و الان اومدم که یه عالمه عکس قشنگ بزارم  خب بریم سراغ عکسامون اینجا روز اول برف بود و بابایی جون بالای شیروونیه خونه ی  مامان عزیز داره برفا رو خالی میکنه ( مرسی بابایی )و دادا سهیل هم از پایین هوای بابایی رو داره خخخخ 00 منو بابایی؛ ولی من عاشقانه خیره شده ب بابایی و ب بابایی میگم مواظب باش نیافتی و دو در ؛ یه در خونه ی مامان من ی در هم خونه بابا حاجی همسایه های دیوار به دیوار که ب...
30 بهمن 1394

برف امسال عالی بود

سلام دختر قشنگم خوبی مامانم ؟ فدات بشم قشنگ مامان الان شما دختر یکی یدونه م تو نانی خوابیدی فدات شم و من وقت کردم تا برات بنویسم بهمن امسال برخلاف سال پیش برف حسابی اومد که خیلی خیلی خوش گذشت برف ما رو سورپرایز کرد شب رفته بودیم خونه ی عمه جون برگشتنی تو راه خیلی سرد بود و بارون هم میومد وقتی اومدیم خونه ، اصلا نمیتونستیم خونه رو گرم کنیم البته فقط من سردم بود شما  و بابایی گرمتون بود خلاصه صبح که بیدار شدم بابایی زنگ زد گفت بیا دم پنجره واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای برف همه جارو سفید کرده بود بابایی گفت آب جمع کن کل شهر برق قطعه ، برق ما هم ممکنه هر لحظه قطع بشه ، تا دستمو شستم میخواستم صورتمو بشورم برق ق...
24 بهمن 1394
1